سه‌شنبه ۱۴۰۱/۰۵/۱۱

متن کامل نطق پیش از دستور فاطمه اشدری نایب رییس کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی شهرقزوین

 تجربه نشان داده اختصاص هدفمند بودجه و اعتبار به مباحث مرتبط با مقوله فرهنگ سازی، آگاهی بخشی و ارتقاء سطح دانش و بینش مخاطبان، هیچگاه هزینه نبوده و نوعی سرمایه گذاری امن و دارای ارزش افزوده به شمار می رود چرا که این حرکت منجر به رشد فکری افراد شده و بر سطح مشارکت آنان در اداره امور و تعهد آنها نسبت به چند و چون اجرای طرح ها و عواقب مثبت و منفی آنها اثر خواهد گذاشت؛ نقشی که در حوزه اثربخشی قابل بحث بوده و در حین تأثیر مستقیم و انکارناپذیر بر میزان بهره وری، با عدد و رقم سنجیده نشده و نیازمند استفاده از مقیاس های تحلیلی است.

از آنجایی که شهرداری در مقایسه با سایر نهادها و سازمان ها، بیشترین سطح ارتباط و برخورد را با شهروندان دارد، بدیهی است که با بیشترین میزان بازخورد از سوی آنان نیز مواجه باشد؛ به ویژه که عملکرد آن نیز در وسعت و قالب ویترینی به نام «شهر» به صورت روزانه و لحظه به لحظه در معرض دید و قضاوت شهروندان قرار دارد و آن ها می توانند آن را مورد ارزیابی قرار دهند.

بی تردید در چنین شرایطی است که یک رسانه می تواند نقش پل ارتباطی بین شهرداری و شهروندان به عنوان عرضه کننده خدمات و دریافت کننده آن را ایفا نماید؛ نشریه ای که متعلق به شهرداری بوده و با پرهیز از حضور در فضای رقابتی سیاسی، اقتصادی و.... صرفا برقراری ارتباط با شهروندان و آگاهی بخشی به آنها در خصوص رویکرد، عملکرد، سیاست گذاری ها، طرح ها و برنامه های مدیریت شهری را باید در دستور کار خود قرار دهد.

مکتوب بودن این رسانه نیز به لحاظ قابلیت دسترسی آسان برای عموم شهروندان، راحت بودن شیوه مطالعه، قابلیت حمل و نقل و مطالعه در هر شرایط زمانی و مکانی، امکان آرشیو و مستندسازی، قیمت پایین و تطابق با ساختار روحی و سنی گروه هدف، به ضرورت مطلوبیت این کالای فرهنگی برای مخاطب جامه عمل می پوشاند.

با توضیحات ارائه شده درمی یابیم که رسانه ها قبل از آنکه کارکرد اجتماعی داشته باشند، خود یک بنگاه اقتصادی هستند که تولید آن ها هم «ارزش افزوده درونی» برای بنگاه ایجاد می کند و هم به کاهش هزینه مبادله برای سایر نهادهای اقتصادی کمک می کند؛ در واقع رسانه ها هم تولید سود می کنند و هم برای سایر نهادها موانع رشد سود را برطرف می سازند.

حال سوال اینجاست که هفته نامه پیام شهر با رویکرد جدید و پس از یک دوره 5 ماهه رکود و رهاشدگی آن هم در روزهای پر خبر و پر حاشیه شهرداری، چه میزان از این کارکردها را حفظ نموده و چه میزان بر آن افزوده است؟!

پس از انتشار آخرین شماره هفته نامه پیام شهر در۱۳ دی ماه سال ۱۴۰۰ ، به پیشنهاد روابط عمومی شهرداری، انتشار این رسانه که تنها تریبون رسمی نهاد شورا و مجموعه شهرداری و تنها پل ارتباطی هدفمند و منسجم مجموعه مدیریت شهری با شهروندان بود با بیش از 17سال سابقه فعالیت و افزون بر 10 سال سابقه انتشار عمومی و ۳۷۳ شماره چاپ و توزیع هفتگی، به مدت ۵ ماه متوقف ماند و پس از گذشت ۵ ماه تعلیق و به عبارت بهتر ۲۰ شماره وقفه در انتشار، با پیگیری و پافشاری اعضای شورا، بالاخره و بدون هر گونه هدف‌گذاری به منظور انتشار مجدد آن، با آزمون و خطا یک رسانه نوپا و تازه تاسیس دوباره منتشر شد.

اینک سوال اینجاست که کدامیک از کارکردهای این رسانه که در طول این سال ها ذره ذره و با تکیه بر تجارب به دست آمده محقق شده بود، حفظ شده و چه کارکرد جدید دیگری به آن افزوده شده است؟

سوال بعدی اینجاست که اکنون بعد از، از دست رفتن دستاوردهای این رسانه که مهم ترین آن ۵ هزار شهروند و به عبارت دیگر ۵ هزار مشتری و دریافت کننده خوراک فکری و محتوای فرهنگی ثابت و هفتگی ارگان شهرداری و مجموعه شورا بود، شاهد چه تغییر دیگری در رویکرد و عملکرد این رسانه می باشیم؟

نشریه ای که با تشکیلات، ساختمان، تجهیزات و منابع مالی و انسانی که ارگان شهرداری در اختیارش قرار می دهد منتشر می شود و مجوز آن متعلق به همین ارگان و نه شخص یا اشخاص می باشد، چه میزان و چه درصدی از مطالب خود را در دور جدید به این ارگان اختصاص داده است؟

در تفکیک نشریه سازمانی و نشریه شخصی ما باید شاهد چه تفاوت هایی در رویکرد، سیاست گذاری، برنامه ریزی، هدف‌گذاری و حتی نحوه و گستره توزیع باشیم؟

 در ۴ شماره منتشر شده پیش رو، هیچ اثری از عملکرد و رویکرد شهرداری، مدیریت ۴ منطقه شهری آن، ۶ معاونت، حدود ۲۰ سازمان و ده ها زیرمجموعه آنها چه در بُعد گزارش عملکرد و اقدامات صورت گرفته و چه با رویکرد چالشی و انتقادی و با نگاه بررسی چرایی محقق نشدن طرح ها و برنامه ها، یا انعکاس مسائل و مشکلات شهروندان و یا حتی اطلاع رسانی موضوعات حائز اهمیتی نظیر راه اندازی منطقه ۴ شهرداری و محدوده فعالیت آن به شهروندان و...نیست و اغلب صفحات و سرفصل های آن به انعکاس رویدادهای بی ارتباط با حوزه کاری این مجموعه و مخاطبان آن که همان شهروندان می باشند، اختصاص یافته است.

و نکته قابل تامل اینجاست که جای انعکاس اخبار مربوط به شورا و شهرداری در نشریه خالی است و از اعضای شورا، اقدامات و جلسات آنها به عنوان نمایندگان و منتخبین مردم در این نهاد مطلب خاصی منتشر نشده، بارها شاهد انتشار عکس و یادداشت مدیرمسئول، سردبیر و مسئول روابط عمومی شهرداری در صفحه یک و دیگر صفحات این رسانه که هر سطر و ستون آن متعلق به جایگاه حقوقی شورا و شهرداری و به عبارت بهتر متعلق به شهروندان و نه اشخاص خاص می باشد، بوده ایم. این چه موضعی است که این رسانه در برخورد با کارکردها و نقش رسانه سازمانی اتخاذ نموده است؟

رسانه ای که انتظار می رفت پس از ۵ ماه تعطیلی با یک برنامه ریزی اصولی منتشر شود با چه مجوزی به پاتوق و فضایی برای گردهمایی، خودنمایی و کسب درآمد دوستان و آشنایان سببی و نسبی عده ای خاص تبدیل شده است؟ صلاحیت این افراد چگونه و توسط چه کسی و بر مبنای چه ضوابطی تایید شده است؟

آیا غیر از این به ذهن مخاطب متبادر می شود که از این رسانه که از محل بیت المال اداره می شود به عنوان فرصت و وسیله ای برای مطرح نمودن و رزومه تهیه کردن برای عده ای خاص استفاده شده که به بهانه های واهی و بی هیچ دلیل منطقی مانع انتشار آن شدند و اکنون با در دست گرفتن این امکان و فرصت ارزشمند و با ایجاد اشتغال برای بستگان خود و بدون هیچ تغییر مثبتی در رویکرد و عملکرد رسانه و در سطحی به مراتب ضعیف تر از قبل آن را منتشر نمودند؟!

نشریه ای که هنوز نتوانسته حوزه استحفاظی شهرداری و گروه هدف آن را شناسایی نموده و به طرح مسائل و مشکلات اهالی ساکن در این محدوده بپردازد و دیدگاه ها و خواسته های آنها را منتشر نماید و صدای مسئولین شهری را به گوش آنها برساند چرا باید پا را فراتر از این محدوده بگذارد و با صرف منابع، تجهیزات، امکانات، نیروی انسانی، منابع مالی و بودجه شهرداری قزوین به پوشش و انعکاس اخبار دیگر سازمان های شهر و دیگر مناطق استان بپردازد و در شرایطی که از کل مجموعه شورا و شهرداری، بی خبری محض را به تصویر کشیده، بر چه اساسی هر شماره تصویر عده ای خاص را روی ویترین نشریه به چاپ می رساند؟

آیا غیر از این است که این رسانه در بُعد مخاطب شناسی و شناسایی گروه هدف که اولین رسالت و اولین گام در مدیریت رسانه و آنهم رسانه سازمانی است ناتوان است؟

انتقاد دیگر من به این رسانه انتقاد فنی و تخصصی است. این رسانه در حال حاضر بدون رعایت اصول و ضوابط انتشار نشریه مکتوب منتشر می شود و در ۴ شماره پیش رو شاهد تعدد ایرادات فنی هم در بحث محتوا و هم در بحث ساختار آن می باشیم که از تشریح جزء به جزء آن در این جایگاه خودداری می کنم و ضرورت تشکیل کارگروهی متشکل از افراد صاحب نظر و اهل فن را به منظور تصمیم گیری در این خصوص گوشزد می نمایم.

ذکر همین نکته گویای میزان به بیراهه رفتن این رسانه و عدم برخورداری گردانندگان آن از سواد رسانه و اشراف به اصول روزنامه نگاری مکتوب می باشد که تیتر اصلی یا همان تیتر یک نشریه در متن صفحات موجود نمی باشد و مطلب تیتر یک در صفحه داخلی با تیتر دیگری به چاپ رسیده و همین موضوع به عنوان یکی از محرزترین و ابتدایی ترین قواعد روزنامه نگاری، موجب ریشخند و تمسخر اهالی رسانه و تماس ها و گوشزدهای کنایه آمیز و مکرر آنها شده است.

 

من از شما، منتخبین مردم، نمایندگان شهروندان در نهاد شورا می پرسم، در شرایطی که شهرداری بارها و بارها با تصمیمات و اقدامات خود مورد آماج حملات و انتقادات رسانه ها قرار گرفته، شما تا چه اندازه توانستید به عنوان نماینده مردم و به عنوان عضو شورا از فرصت و امکان رسانه خود استفاده نموده و به سهم خود و در جایگاه خود پاسخگوی ابهامات، سوالات و انتظارات شهروندان باشید؟

ما از ابتدای فعالیت مان به عنوان نمایندگان مردم در نهاد شورا چه قدر از این فرصت برخوردار بوده ایم که از طریق پیام شهر با شهروندان سخن بگوییم، دغدغه ها و نگرانی های خود را با آنها درمیان بگذاریم؟

چرا نباید گزارش هفتگی اقدامات اعضای شورا، جلسات رسمی، نشست های تخصصی کمیسیون ها، برنامه های بازدید، ملاقات عمومی، دیدارهای مردمی، حضور در برنامه های شهری، استانی و ملی و... و دستاوردهای این فعالیت ها، نقاط ضعف و قوت عملکرد ما به اطلاع شهروندان برسد؟

چرا نباید شهروندان بدانند کدام عضو شورا در مورد فلان موضوع خاص چه موضعی را اتخاذ نموده است؟ به چه لایحه ای و به چه دلیلی رأی آری یا خیر داده است؟ چه میزان از عملکردش منطبق با شعارهای انتخابی اش است؟ چه میزان در راستای حفظ منافع شهر و شهروندان مصمم بوده و ایفای نقش کرده است؟

کی، کجا و چگونه این اطلاعات باید به اطلاع شهروندان برسد؟ کدام رسانه متولی انتشار این مطالب است؟ چه نشریه ای و کدام جایگاه برای انتشار گزارش ماهانه، فصلی و سالانه فعالیت شورا و مجموعه شهرداری بهتر از خود رسانه مجموعه مدیریت شهری است؟ چه رسانه ای بهتر از هفته نامه پیام شهر که در گستره وسیعی و از طریق نماز جمعه، ناوگان حمل و نقل عمومی، مساجد، مدارس و خانه های فرهنگ و به صورت مویرگی به دست عموم شهروندان می رسد؟

اعضای شورا در جایگاه بسیار حساسی قرار دارند، بحث شهروندان و حق و حقوق شهر مطرح است و ما باید در تصمیمات خود پروردگار را شاهد و ناظر بدانیم و امور و جایگاه ها و مسیولیت ها را به افراد اهل، صاحب تجربه، متخصص، متعهد و دلسوز بسپاریم، در غیر اینصورت نتیجه اش همین می شود که نشریه ای17 ساله با بیش از 10 سال سابقه انتشار عمومی و فروش روی کیوسک های مطبوعاتی شهر، نشریه ای دارای مقام ها و رتبه های متعدد شهری، استانی و ملی و صاحب سبک و سیاق در نگارش و پردازش و در رقابتِ موفق با نشریات خصوصی علی رغم همه محدودیت های سازمانی، با تعطیلی بی دلیل و ۲۰ شماره توقف انتشار تا مرز لغو امتیاز پیش برود، لغو امتیازی که اگر رخ می داد با توجه به هزینه های هنگفت مادی و معنوی و محاسبه ارزش جایگزینی، تبعات سنگین و گاه جبران ناپذیری برای مجموعه شهرداری و شورا به دنبال داشت.

شورا و شهرداری باید امانتدار و حافظ سرمایه های مادی و معنوی این شهر و شهروندان آن باشد. جای تأسف دارد که اکنون پس از ۵ ماه وقفه و با پیگیری و پافشاری اعضای شورا این نشریه را منتشر شده می بینیم که در طول این ۵ ماه توقف به حال خود رها شده بوده و هیچ مطالعه و برنامه ریزی و نیاز سنجی و آسیب شناسی روی آن صورت نگرفته و هیچ نقشه راهی برای آن ترسیم نشده و هر شماره آن جزیره ای منفک از شماره قبل و بعد و در حال آزمون و خطا و یادگیری و البته فرصت سازی و فرصت طلبی برای یک عده خاص است.

 

پایان پیلم/

تصاویر مرتبط